۲۴ اسفند۱۱:۲۲
دیوانه های دوست داشتنی- سلمان نظافت یزدی؛جلال حاجی زاده
« سعید: این شیرینیا مزۀ کهنگی نمی ده؟.
سلمان: مزۀ کهنگی نمی ده؛ بوی کهنگی می ده!
قاسم: چه توقعاتی دارین! آدمام بعد چَن وقت بوی کهنگی می گیرن، چه برسه به شیرینی!
جلال: بچه که بودم شکلاتا و آبنباتایی که بی بیم از گوشۀ چادرش بهم می داد همین بو رو داشت
یه کهنگی دوست داشتنی.
سلمان: بعضی از کهنگیا خوبه، مث کهنگی رفاقت.»
- (متن پشت جلد).